این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با بنز برود جزو وعده های انقلاب نبود/ مگر ما و امثال ما فرهنگ غنی این مردم را حفظ کرده ایم؟!/هر وقت احساس کردیم که ما از ملت ایران دلسوزتر نسبت به اسلام هستیم بدانیم آن لحظه اضمحلال و زوال ما شروع می شود
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۵۱۱۲۳
تابناک _ حجت الاسلام و المسلملین سیدعلی خمینی گفت: ملتی که از پس هزاران سال، فرهنگ غنی خودش را حفظ کرده، مگر ما حفظ کرده ایم و امثال ما حفظ کرده اند؟! 1400 سال می گذرد، چه کسی اسلام را در این سرزمین حفظ کرده است؟ ما اسلام را در این سرزمین حفظ کرده ایم؟! همین ملت بزرگ اسلام را حفظ کرده و همین مردم بزرگ اگر یک وقتی احساس کردند نیازمند هستند عالمان دینی را پرورش بدهند، حوزه های علمیه را اداره کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نوه امام خمینی(س) با تأکید بر اینکه هر وقت این فکر به سراغ ما آمد که در این ملت بزرگ و فرهنگ غنی به نحوی خدشه کردیم و نگرانی در خودمان راه دادیم از حقارت خودمان است، گفت: هر وقت در وجود خودمان احساس کردیم که ما از ملت ایران متدیّن تر هستیم، ما از ملت ایران دلسوزتر نسبت به اسلام هستیم، ما از ملت ایران نسبت به احکام اسلامی دلسوزتر هستیم، بدانیم آن لحظه ای است که اضمحلال و زوال ما دارد شروع می شود. این ملت خیلی بزرگ و عظیم است؛ چه جای نگرانی نسبت به دین و فرهنگ وجود دارد؟! برآیند این ملت دین خدا را حفط کرده است.
به گزارش «جماران» حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی خمینی در مراسم میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) که در بیت تاریخی امام در نجف و با حضور نماینده مقام معظم رهبری در عراق، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد و جمعی از مسئولین جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، گفت: ما واقعا نسبت به شناخت ایشان و مقام و جایگاه ایشان عاجز هستیم؛ ما نمی توانیم مقام خلق قبل از خلق را بفهمیم و درک کنیم؛ الّا اینکه سال های از محضر عرفا تلمذ کنیم که شاهد شمه ای از این حقیقت را درک کنیم. ما مهجور و محجوب هستیم و فهم ما نسبت به عالم بالا ناقص و ناچیز و غایت فهم و درک ما همین عالم ماده است.
نوه گرامی امام خمینی(س) تأکید کرد: کسی که یک لحظه تجرد را درک کند، آن موقع می داند که کل این عالم در مقابل عالم اعلا چیزی نیست. خود کلمه دنیا معنای قیاسی «پست»، با عالم اعلی مقایسه می شود. همه پیشرفت های بشر در همین حیطه است که وقتی ما به عظمت کهکشان فکر می کنیم خودمان را کوچک و حقیر می بینیم؛ تا چه رسد به فهم «عالم لازمان و لامکان» که نور الهی آنجا تابان است.
وی افزود: ظرف محدود ما فقط منحصر به فهم عالم بالا نیست؛ در همین دنیای خودمان هم محدود هستیم. در همین دنیای خودمان و در تحلیل جامعه و اطراف خودمان هم محدود هستیم. تا چهار کلاس درس می خوانیم خیال می کنیم ما عالم دهر شده ایم و باقی همه بی سواد هستند؛ تا چهار رکعت نماز نمی خوانیم خیال می کنیم همه ما عابد و مسلمان هستیم و باقی مردم همه بی دین هستند؛ تا اندکی از مظاهر دنیا را کنار می زنیم خیال می کنیم ما زاهد شده ایم و همه دنیا شهوت ران و مال طلب هستند و به مادیات رفته اند. این از ظرف کوچک ما است و وقتی پر شد آفت دارد.
سیدعلی خمینی ادامه داد: بدتر از او، مرحله تحقیر بقیه است که ببینید من نماز اول وقت را ترک نمی کنم ولی همسایه و دوست من اهل نماز هم نیستند. به ملت عظیم ایران که نگاه می کنیم خیال می کنیم این مردم بی دین، غربگرا یا شرق گرا شده اند و اسلام دارد ضعیف می شود؛ این از ظرف محدود ما است. هر وقت این فکر به سراغ ما آمد که در این ملت بزرگ و فرهنگ غنی به نحوی خدشه کردیم و نگرانی در خودمان راه دادیم، بدانیم که ظرف ما پر شده است و بفهمیم که از حقارت خودمان است؛ و الّا در مواجهه با این ملت و فرهنگ بزرگ چه جای نگرانی است؟!
هر وقت احساس کردیم ما از ملت ایران متدین تر هستیم و باید آنها را به دین برگردانیم شروع اضمحلال ماست
وی یادآور شد: ملتی که از پس هزاران سال، فرهنگ غنی خودش را حفظ کرده، مگر ما حفظ کرده ایم و امثال ما حفظ کرده اند؟! 1400 سال می گذرد، چه کسی اسلام را در این سرزمین حفظ کرده است؟ ما اسلام را در این سرزمین حفظ کرده ایم؟! همین ملت بزرگ اسلام را حفظ کرده و همین مردم بزرگ اگر یک وقتی احساس کردند نیازمند هستند عالمان دینی را پرورش بدهند، حوزه های علمیه را اداره کرده اند. همین مردم وقتی احساس کردند که باید فرهنگ خودشان را بیمه کنند، جامعه ای را پدید آوردند که از دل آن سعدی و حافظ متولد می شود.
نوه گرامی امام خمینی(س) تأکید کرد: هر وقت در وجود خودمان احساس کردیم که ما از ملت ایران متدیّن تر هستیم، ما از ملت ایران دلسوزتر نسبت به اسلام هستیم، ما از ملت ایران نسبت به احکام اسلامی دلسوزتر هستیم، بدانیم آن لحظه ای است که اضمحلال و زوال ما دارد شروع می شود. این ملت خیلی بزرگ و عظیم است؛ چه جای نگرانی نسبت به دین و فرهنگ وجود دارد؟! برآیند این ملت دین خدا را حفط کرده است. خدمتی که ایرانی ها به اسلام و تشیع کرده اند را کس دیگری کرده است؟! همین ملت آمدند و این مسیر را پیش بردند. اگر می خواهیم دین خدا تقویت شود راهش این است که به این ملت اتکا و اعتماد کنیم.
وی با تأکید بر اینکه تمام هنر امام در همین معنا بود، تصریح کرد: امام از یک شهرستانی بلند شد و درس خواند و یک حکومت 2500 ساله را کنار زد و خودش حکومت جدیدی را تأسیس کرد؛ وقتی نگاه کنید یکی از شخصیت های موفق تاریخ است. عامل موفقیت امام، جدای از ایمان به خدا، یک چیز بیشتر نیست و آن هم «اعتماد به مردم» بود؛ که عامل موفقیت ما هم هست. امام تا بن دندان «خوشبین به ملت» بود؛ نه اینکه بگوید ملت بین دین هستند و من باید آنها را با دین کنم؛ ملت ما غربگرا و شرق گرا شده اند و من باید آنها را به راه راست هدایت کنم. هر وقت احساس کردیم ملت دارد تحت تأثیر قرار می گیرد، بدانیم ما مقصر و محدود هستیم و داریم بد تحلیل می کنیم.
سیدعلی خمینی گفت: برآیند جامعه یعنی جامعه ایران در طول تاریخ متدیّنِ متدیّنِ متدیّن داشته و بی دینِ بی دینِ بی دین هم داشته اما برآینده این جامعه حافظ فرهنگ و تشیع بوده است. چه کسی هیأت مذهبی را اداره می کند؟ همین هیأت مذهبی که بعضی وقت ها دوست و دشمن علیه آنها کار می کنند. نگاه و اتکاء امام به همین ملت بود. امام می گوید من خادم ملت هستم.
وی افزود: ولایت فقیه در مقام حقوقی و فقهی هست و منافاتی با خادم بودن فقیه ندارد. یک وقتی در حقوق و شرع اسلامی برای اینکه دست این خادم شما باز باشد، یک جاهایی محدودش نمی کنید و به او ولایت می دهید؛ این منافاتی ندارد که خادم است. ولی فقیه که ما عرض می کنیم، امام می فرمودند و در فقه ما هم هست، یک اصطلاح حقوقی است. یک وقت نگویید چرا امام ولایت فقیه را اثبات می کند و بعد خودش را خادم می داند.
دین مردم را می خواهید حفظ کنید به مردم برگردید
نوه امام خمینی(س) تأکید کرد: نگاه امام به ملت و جامعه راه تعالی ما است؛ همه مشکلات حل می شود. دین مردم را می خواهید درست کنید، به مردم بگردید و بگذارید این فرهنگ عظیم توده های ملت کار خودش را انجام بدهد. بی خودی نیست یک شخصیتی پیشرفت می کند و مقبول می شود. این 30، 40 سال تخریبی نبود که نسبت به امام صورت نگیرد و توهینی نبود که نسبت به امام نشود. تمام دستگاه های تبلیغاتی شرق و غرب و ضد انقلاب، تمام تلاششان را گذاشتند که این چهره نورانی را خدشه دار کنند. یک نفر را پیدا کنید که بگوید ایشان به مردم اتکا نداشت و مردم دوستش نداشتند؛ عین روز روشن است که مردم عاشقش بودند، مردم دوستش داشتند و او مردم را دوست داشت. یک نفر هم سراغ نداریم که انکار کند این فرد در اوج محبوبیت آمد و در اوج محبوبیت رفت.
مسئولین اگر یک قدم برای مردم بردارند مردم صد قدم به سمت آنها بر خواهند داشت
وی با اشاره به جملاتی از امام خمینی(س) اظهار داشت: ما زبان مردم هستیم؛ مردم ایران چک سفید امضا به ما نداده اند. چرا حرف شما را گوش می کنند؟ چون برآیند جامعه ایرانی حرفی که من می زنم را مصلحت خودشان می دانند، حرف من را گوش می کنند و من سرباز، خادم و دنبال کار اینها هستم و این را می فهمند. من بارها عرض کرده ام، مسئولین جمهوری اسلامی اگر یک قدم برای مردم بردارند مردم صد قدم سمت آنها بر خواهند داشت. اگر یک لحظه خیال کردیم ما داریم کار می کنیم اما ملت ایران کارهای ما را نمی بینند، این همان محدودیت ظرف است؛ ظرف ما پر شده است.
سیدعلی خمینی تأکید کرد: اگر 40 سال است برقرار بوده اید به خاطر همین خدماتی است که کرده اید و اگر یک روزی هم نباشید به خاطر خدماتی است که نکرده اید؛ مردم شناخت دارند و می فهمند. اگر شما موفقیت به دست بیاورید، شرق و غرب عالم هم علیه شما تخریب کنند، هیچ کاری نمی توانند انجام بدهند و ذره ای نمی توانند تردیدی در شما ایجاد کنند. امام قبل از سال 42 نهشت را شروع کرد ولی آن زمانی کار امام پیش رفت که ملت همراهی کرد؛ لذا امام می فرماید «دست اجانب را شما قطع کردید. شما بر همه ما منت دارید. من از همه شما منت می کشم. من خادم همه شما هستم».
وی یادآور شد: سال 58 امام می فرماید «امروز روزی است که باید حفظ کنید شما اسلام را»؛ ما چه کاره هستیم که اسلام را حفظ کنیم؟! امام در ادامه می فرماید «حفظ اسلام به این است که اعمالتان را تعدیل کنید. با مردم رفتار خوب کنید. برادر باشید با مردم. مردم را این طور حساب نکنید. رژیم های سابق مردم را از خودشان جدا می دانستند... شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری کنید که مردم به شما متوجه شوند». به خداوندی خدا اگر ما یک جوری بتوانیم همه حکومت را دست برآیند ملت ایران بدهیم، به یقین عرض می کنم که بهتر از همه ما اسلام را پیاده خواهند کرد.
هرچه ضربه می خوریم به خاطر فاصله گرفتن از آرمانهای اصیل انقلاب است
نوه امام خمینی(س) با تأکید بر اینکه فهم برآیند این ملت از اسلام بهتر از ما است که خیال می کنیم 20 سال است داریم در حوزه درس می خوانیم، گفت: مخالفین و کسانی که خارج از کشور صبح تا شب بیانیه می دهند، یک حرف حسابی تر از اصول اصلی انقلاب ایران ندارند. ما هم هرچه ضربه می خوریم به خاطر فاصله گرفتن از همین ها است. امام به مردم گفت این خواسته های شما است و این ملت از اقصی نقاط کشور برخاستند. این ظلم به مردم است که ما فکر کنیم اینها بی دین شده اند و ما برویم دیندارشان کنیم؛ اینها بی فرهنگ شده اند و ما باید برویم بافرهنگشان کنیم.
وی یادآور شد: جنگی که پیش آمد را چه کسی اداره کرد؟ این ملت چقدر صبور است؟ در این انقلاب چقدر اشتباه و بی تجربگی شده و چقدر همه صبح به صبح فسادهای اقتصادی شنیده اند؟ یک بار شد که قاطبه ملت کاری که باید انجام بدهند را انجام ندادند؟! در بزنگاه ها و آن وقتی که همه ناامید بودند، آن وقتی که همه دست به دعا بودند، شد این ملت یک گام به عقب بگذارد؟! در جنگ وقتی شرق و غرب به شما حمله کردند، آن وقتی که هیچ امیدی نبود، شد این ملت عقب نشینی کند؟! در این تحریم های اقتصادی به تعبیر غربی ها فلج کننده، هنوز مانده اند که چطور این ملت و دولت فلج نشد.
این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با ینز برود جزو وعده های انقلاب و امام نبود
سیدعلی خمینی افزود: قاطبه ملت ایران از مؤمنین صدر اسلام عمیق تر ایمان آوردند. این مؤمنین خالصی که خدا می فرماید اصحاب بهشت هستند، به خدا می گویند چیزی که وعده دادی را به ما بده. اگر ملت ایران چنین چیزی را از ما بخواهد، شد منحرف، غربگرا، شرق گرا؟! اگر به ما گفت این فسادهای اقتصادی جزو وعده های شما بود یا نبود، این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با بنز برود جزو وعده ها بود یا نبود، کف روی آب را ول کنید؛ کسی که در غرب نشسته و چیزی می گوید، فریب خورده و یا با اشاره و پول ساختارشکنی و آب را گل آلود می کند، نباید ذهن خودمان را به اینها درگیر کنیم. اتفاقا ظلم وقتی می شود که مسئول جمهوری اسلامی بگوید می بینید که اینها چه شعارهایی می دهند و چه فحاشی هایی می کنند.
وی ادامه داد: پای حرف خانواده شهدا، کارگرها و مستضعفان بنشینید. این ملت صبور ولی معترض است؛ همه معترضیم. ان شاء الله حکومت مهدوی(عج) حکومت کامل است؛ وقتی نقص وجود دارد، اعتراض باید وجود داشته باشد. اگر اعتراض نبود و سکوت مرگبار بود، ما باید می ترسیدیم. اگر مسئولین ما هر غلطی می کردند مردم فقط نگاه می کردند، باید می گفتیم یا این ملت مرده و یا این حاکمیت صدام است که صدا از کسی در نمی آید. اینکه جامعه ما فریاد می زند به خاطر مسلمان بودن است و نمی گذارد هر پای کجی گذاشته شود. این را از پیامبر(ص) و هویت اصیل ایرانی خودش یاد گرفته است.
وقتی کار به باریک ترین جا برسد، اگر به ملت برگردیم همه چیز حل می شود
نوه گرامی امام خمینی(س) تأکید کرد: «هویت ایرانی» امتیازاتی دارد و آن را دست کم نگیریم. جامعه شناسان ویژگی های این هویت ایرانی را شماره کرده اند؛ خیلی ملت بزرگی است. تا الآن هر جا این ملت آمده اند، مشکلات را حل کرده اند و تمام درها باز شده است. اگر به ملت مراجعه کردیم، برنده شده ایم و اگر خودمان را تافته جدا بافته دیدیم، باخته ایم؛ کما اینکه گذشتگان باختند. اگر این ملت را ارج و قدر نهادیم و آن طور که هست و شایسته است دیدیم، این ملت جواب خواهد داد و جواب داده است.
وی در پایان افزود: حتی کاسبی حلال هم برای مسئول جمهوری اسلامی حرام است. ما مخالف ثروت نیستیم و اتفاقا بار فرهنگی را خیلی از ثروتمندان بر دوش کشیده اند؛ اما اگر خواستی در جمهوری اسلامی مسئولیت پیدا کنی، تو را به خدا فکر جیب نکن؛ برای خدمت و کار بیا. این باید مسأله ما باشد و باید دنبال راهکار برای آن باشیم و نمی شود به «عدالت» اتکا کنیم. در هر صورت ما نسبت به ملت خودمان امیدوار و متکی هستیم. این جمهوری اسلامی برخاسته از ملت است، برخاسته از شرق و غرب نبوده، و همین ملت هم حفظش می کند. وقتی کار به باریک ترین جا برسد، اگر به ملت برگردیم همه چیز حل می شود. ذره ای نباید ناراحتی و نگرانی از مردم داشته باشیم.
در این مراسم، مسئولان کنسولگری های ایران در نجف، بصره و اربیل، معاون امور کنسولی وزارت خارجه کشورمان، رییس کمیته ی امداد امام خمینی و جمعی از نمایندگان مجلس نیز حضور داشتند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا خلیج فارس علیرضا اکبری شرکت ملی گاز ایران لایحه بودجه 1402 امام خمینی سید علی خمینی مسئولان جمهوری اسلامی آلودگی هوا خلیج فارس علیرضا اکبری شرکت ملی گاز ایران لایحه بودجه 1402
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۵۱۱۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و بهعنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم به خاطر همسایگی با روسیه تأثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوههای تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عینحال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.
مارکسیم با هر حرکت سیاسی و مذهبی به شدت مخالفت میکرد و اساساً دین را افیون جامعه میپنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان میخواستند دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
یکی از موفقیتهای چشمگیری که استاد مرتضی مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیم داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را میدید و با آنها برخورد میکرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه میکرد. او کاملاً با توطئه و دسیسههای کمونیستها آشنا بود و میدانست که مارکسیتها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی میدهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه میشوند.
همزمان با سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری در فرصتی که دست داد به مرور زندگی و فعالیتهای سیاسی، علمی، فرهنگی و تالیفات این شهید پرداختیم که مشروح آن در ادامه این گزارش میآید؛
معرفی اولیه
مرتضی مطهری، مشهور به استاد مطهری، شهید مطهری، متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و یکی از دانشمندان اسلامشناس در قرن چهاردهم بود. وی فرزند حاج شیخ محمدحسین مطهری و همسرش سکینه، در ۱۳ بهمن سال ۱۲۹۸ شمسی مطابق با ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری در فریمان به دنیا آمد. پدر استاد، مرحوم حاج شیخ محمدحسین مطهری مردی با تقوا و از شخصیتهای مورد احترام بود و او را میتوان اولین معلم در تکوین شخصیت روحی و معنوی استاد دانست.
او شاگرد امام خمینی و علامه طباطبایی بوده که توانست در تمامی رشتههای معارف اسلامی، صاحبنظری ژرفاندیش و محققی دقیق و در پارهای از حوزهها همچون فلسفه، فقه و اصول فقه در قله اجتهاد قرار بگیرد. ایشان از اساتید فلسفه و کلام اسلامی و تفسیر قرآن بود و آثار بسیاری هم در موضوعات مختلف نوشته است.
استاد علاوه بر فعالیتهای علمی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در سیاست نقش بسزایی داشت؛ او از افراد تاثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود. از جمله فعالیتهای استاد، مبارزه با جریان فکری مارکسیسم، تاسیس حسینیه ارشاد، عضو هیات موتلفه اسلامی و ریاست شورای انقلاب تا روز شهادت را میتوان نام برد. سالروز شهادت شهید مطهری در ایران به عنوان روز معلم نامگذاری شده و این روز با بزرگداشت مقام معلم همراه است.
ورود به حوزه علمیه مشهد و قم
مرتضی مطهری در دوازده سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. رفته رفته افکاری بلند و سوالهایی سرنوشتساز برایش آشکار شد؛ جهان، آفریده کیست؟ خدا، چگونه صفاتی دارد؟ انسان، برای چه آفریده شده است؟ این پرسشها همه فکر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضی آرزو میکرد که روزی بتواند در درس میرزا مهدی شهیدی رضوی مدرس فلسفه الهی حاضر شود، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال ۱۳۵۵ قمری درگذشت.
او سال ۱۳۱۶ در زمان حکومت رضاخان راهی حوزه علمیه قم شد. مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقهای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیت پرداخت. پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفتزده کرد. امام خمینی درس اخلاق تشکیل داد و به انسانسازی پرداخت. مطهری به زیارت آن استاد آمد و از او سیراب شد. این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم علمی آن. درس «یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن». مرتضی از سویی، غرق در مطالعه و تحصیل و تدریس و از سویی دیگر یکی از مهمترین کارهایش و بلکه عالیترین و مهمترین فعالیتش، راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحر بود.
اساتید
مطهری نزد آیتالله صدوقی، کتاب «مطول» را یاد گرفت و در محضر آیتالله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوه کمری، سید محمد محقق یزدی معروف به داماد انگجی و میرزا مهدی آشتیانی در علوم گوناگون بهرهمند شد.
دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی، مرتضی را وارد دنیایی جدید کرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه زندگی میکرد، با آن تنفس میکرد و روحش با این کتاب همدم و جملههای گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهمتر آنکه به هر آنچه میدانست عمل میکرد.
مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. او بحث حکمت از «شرح منظومه» حکیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتالهین شیرازی را در محضر امام خمینی آموخت. وی بعد از ورود آیت الله بروجردی به قم، در درس فقه و اصول ایشان شرکت کرد و از بحثهای مجتهدپرور او بهرهمند شد. مطهری پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیتالله بروجردی تقلید میکرد. ایشان، درس اصول فقه را از مباحث عقلیه بهطور خصوصی از حضرت امام خمینی فرا گرفت و راز و رمز اجتهاد را از ایشان آموخت.
در سال ۱۳۲۹ استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث الهیات از کتاب شفا تالیف ابوعلی سینا را از آن حکیم بزرگ یادگرفت. علامه طباطبایی، درس دیگری غیر از الهیات شفا در فلسفه شروع کرده بود که در شبهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیتالله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دکتر احمد احمدی شرکت میکردند.
ثمره این مجمع علمی بزرگ، شاهکاری جهانی در کلام و فلسفه به نام کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است. سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شک، کمتر نیست. استاد مطهری، همچنین در دوره تحصیل همفکر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی فداییان اسلام بود. این حزب سیاسی اسلامی که در سال ۱۳۲۴ از سوی روحانی مبارز سید مجتبی نواب صفوی تشکیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.
تهران؛ تدریس در مدرسه مروی و دانشگاه تهران
مرتضی مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود در حوزه تدریس داشت. او کتابهای مطول در علم معانی، بیان و بدیع، شرح مطالع در علم منطق، کشف المرا در علم کلام و عقاید، رسائل و کفایه در علم اصول فقه، مکاسب در فقه، شرح منظومه و اسفار در فلسفه را تدریس کرد.
استاد مطهری در سال ۱۳۳۱ با دختر آیت الله روحانی (ره) ازدواج کرد و در همان سال در حالی که به تدریس مشهور بود به تهران هجرت کرد. علت این هجرت را برخی تنگدستی شمردهاند، اما سببش هرچه بود، باید آن را لطف خفی الهی شمرد زیرا حضور مطهری در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفکران، سراسر خیر و برکت و مایه تربیت و هدایت شد.
مطهری از ابتدای ورود به تهران، به سازندگی پرداخت. او در مدرسه مروی، آموزش فلسفه اسلامی را به شکل تطبیقی و مقایسهای برای جویندگان حکمت و حقیقت، آغاز کرد. سخنرانیهای روشنگر و مفید استاد، همزمان با تدریس در مدرسه مروی، در تهران آغاز شد. او توجه بسیاری به حل شبهات و پاسخگویی به سوالهای موجود درباره معارف اسلامی داشت و با مطالعه، تحقیق، دقت، تلاش و اخلاص در این راه موفق شد.
در سال ۱۳۳۳ استاد مطهری تدریس در دانشگاه تهران را شروع کرد. استاد در دانشکده معقول و منقول الهیات و معارف اسلامی آن دانشگاه بیش از بیست سال به مبارزه عالمانه با جهل، مادیگری و غربزدگی پرداخت. رفتار ایشان با دانشجو به قدری صمیمی بود که دانشجو به استاد عشق میورزید و مرید او بود. وی در آن دانشکده، دورههای لیسانس و دکترا، کلیات علوم اسلامی،منطق، فلسفه، کلام، عرفان، اصول فقه، فقه و حکمت عملی، فلسفه شرح منظومه، الهیات شفا، مقاصد الفلاسفه غزالی، تاریخ فلسفه، تاریخ مجادلات اسلامی و روابط فلسفه و عرفان را تدریس میکرد.
استاد مطهری بنا به توصیه امام خمینی(ره) از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، هفتهای دو روز به قم میرفتند و در حوزه علمیه، دروس مهمی مانند شناخت، اصل غایت، فلسفه هگل، معارف قرآن، مارکس و مارکسیسم، منظومه، نجات و اسفار تدریس میکردند. استاد به حکم وظیفه شرعی از تهران به قم میرفتند تا تدریس کنند در حالی که در تهران، استادان با سابقه دانشگاه، با تقاضای بسیار در کلاس درس ایشان شرکت میکردند.
فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
استاد مطهری در زمینههای مختلفی فعالیت داشت. گوشهای از فعالیتهای سیاسی،اجتماعی و خدمات فرهنگی استاد عبارتند از: نقطه ارتباطی جامعه با امام راحل در دوران تبعید امام، عضویت در جامعه روحانیت تهران و پیشبرد اهداف این نهاد روحانی در انقلاب، مسؤولیت شورای انقلاب پس از مهاجرت امام خمینی (ره) به پاریس، یار نزدیک امام پس از بازگشت امام از تبعید و مبارزه با مکاتب الحادی و مادی.
مبارزه با مارکسیم
ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و بهعنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم بخاطر همسایگی با روسیه تاثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوههای تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عینحال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.
مارکسیم با هر حرکت سیاسی، مذهبی به شدت مخالفت میکرد و اساسا دین را افیون جامعه میپنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان میخواستند دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
یکی از موفقیتهای چشمگیری که استاد مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیتی داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را میدید و با آنها برخورد میکرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه میکرد. او کاملا با توطئه و دسیسههای کمونیستها آشنا بود و میدانست که مارکسیتها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی میدهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه میشوند.
فعالیت علمی؛ نشریه مکتب تشیع تا تدوین داستان راستان
شهید مطهری بعد از حدود سی سال بهرهگیری از قرآن و عترت، قدم در سنگر نویسندگی گذاشت و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان اسلام شد. این مرزبان، فقط به حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالهای موجود درباره مسائل اسلامی میاندیشید و هدف نوشتههایش همان بود.
او معتقد بود دین اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین بهطور تدریجی در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، آموزشهای غلطی است که به نام اسلام داده میشود. این دین مقدس بیش از هر چیز، از طرف برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه میبیند.
در سال ۱۳۳۶ توسط جمعی از دانشمندان حوزه علمیه قم، نشریه مکتب تشیع شروع به فعالیت کرد. استاد مطهری هم با این مجله، همکاری علمی و ارشادی داشت. مقالات استاد مطهری از جمله اصالت روح، قرآن و مسألهای از حیات، توحید و تکامل و حق عقل در اجتهاد در نشریه مکتب تشیع منتشر شد.
سخنران جلسات انجمن اسلامی پزشکان
بعد از تاسیس انجمن اسلامی پزشکان استاد مطهری یکی از مهمترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانیهایش، موضوعات حساس و سرنوشتسازی مانند توحید، نبوت، معاد، مسأله حجاب، بردگی در نگاه اسلام، صلح امام حسن (علیهالسلام)، امام صادق (علیهالسلام) و مساله خلافت، مساله ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام)، تربیت اسلامی، فطرت، ربا، بانک، بیمه را مورد بررسی قرار داد و آثاری ارزشمند به یادگار گذاشت.
تدوین داستان راستان
طرح تدوین داستان راستان از سوی یکی از موسسات علمی به آیتالله مطهری پیشنهاد شد. این کار چون از منظر استاد پسندیده و مفید بود، آن را انجام داد. او در زمانی شروع به داستاننویسی کرد که استادی مشهور در دانشگاه بود و از شخصیتها و عالمان مهم مذهبی در کشور شمرده میشد. جلد اول داستان راستان در سال ۱۳۳۹ و جلد دوم در سال ۱۳۴۳ چاپ و منتشر و با توجه و استقبال کمنظیر مردم مواجه شد.
تاسیس حسینیه ارشاد
استاد مطهری سالها بود که آرزوی تاسیس موسسهای علمی فرهنگی را داشت تا بتواند جوابگوی نیازهای فکری جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالی اسلامی بپردازد. سرانجام در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستانش، از جمله آقای محمد همایون، حجت الاسلام سید علی شاهچراغی، موسسه حسینیه ارشاد را تاسیس کرد. بعد از تاسیس حسینیه ارشاد، به کار این موسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهی و درایت به همکاری و برنامهریزی پرداخت. او دانشمندان بسیاری را به آنجا دعوت میکرد تا سخنرانی کنند و خود نیز یکی از موفقترین سخنرانان آن بود.
تالیف علل گرایش به مادی گری
کتاب علل گرایش به مادی گری که تکمیل شده دو سخنرانی استاد مطهری در سالهای ۴۸ و ۴۹ در دانشسرای عالی است در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. استاد این اثر کارآمد را در زمانی تالیف کرد که در میان نسل جوان، گرایشی به مکاتب مادی و از جمله مارکسیسم مشاهده میشد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به مارکسیسم بودند که سرانجام مارکسیست شدند و بهطور رسمی این تغییر ایدئولوژی را اعلام کردند. استاد در این کتاب به بررسی نقش کلیسا، مفاهیم فلسفی، اجتماعی و سیاسی در گرایش به مادی گری پرداخته است و علل لغزشها و انحرافها را در این زمینه روشن میسازد.
تالیف مقدمهای بر جهانبینی اسلامی
آخرین اثر قلمی استاد مطهری، کتاب «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی» است این کتاب در سالهای ۵۶ و ۵۷ به رشته تحریر در آمد. آن استاد عالیقدر انحرافات فراوانی در نشریات برخی گروههای به ظاهر اسلامی و آثار بعضی روشنفکران مسلمان درباره جهانبینی اسلامی مشاهده میکرد. به همین دلیل و برای جلوگیری از التقاط، و از همه مهمتر برای روشن کردن نظر اسلام، این اثر را نوشت و در آن بسیاری از اشتباهات فکری روشنفکران را آشکار ساخت. در این کتاب، مواضع و جهانبینی بعضی از گروهکها مانند منافقین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تدوین ماتریالیسم در ایران
کتاب «علل گرایش به مادی گری» که در سال ۱۳۵۰ منتشر شده بود مورد استقبال مردم قرار گرفت، بهطوری که در سال ۱۳۵۷ به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمهای تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» به آن اضافه کرد. استاد مطهری در این مقدمه به افشا و نقد شیوههای جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران میپردازد و این بحث را در دو بخش تحریف شخصیتها و تحریف آیات قرآن ارایه می کند.
در این مقدمه سودمند بود که آراء برخی از گروهکها، از جمله گروهک فرقان مورد نقد و بررسی قرار گرفت و پوچی و سستی آن آشکار شد. بعد از انتشار این مقدمه، گروهک فرقان اطلاعیهای منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: « هر کس که در مسیر افکار ما قرار گیرد، به طریق انقلابی پاسخ او را میدهیم.» استاد مطهری در پاسخ به این اطلاعیه گفت:« اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد، و من در این راه کوچکترین تردیدی ندارم.»
فهرست آثار استاد مرتضی مطهری
استاد مطهری، آثار بسیاری نوشته اند که نام این آثار را می خوانیم؛
آثار منتشر شده استاد بیش از ۵۰ کتاب است که برخی از مهمترین آن عبارتند از:
مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛
آشنایی با قرآن؛
اسلام و مقتضیات زمان؛
انسان کامل؛
پیرامون انقلاب اسلامی؛
پیرامون جمهوری اسلامی؛
تعلیم و تربیت در اسلام؛
توحید؛
نبوت؛
معاد؛
حماسه حسینی؛
خدمات متقابل اسلام و ایران؛
عدل الهی؛
داستان راستان؛
سیری در نهج البلاغه؛
سیری در سیره نبوی؛
سیری در سیره ائمه اطهار (علیهمالسلام)؛
شرح مبسوط منظومه؛
علل گرایش مادّیگری؛
فطرت؛
فلسفه اخلاق؛
فلسفه تاریخ؛
گفتارهای معنوی؛
مسأله حجاب؛
نظام حقوق زن در اسلام؛
قیام و انقلاب مهدی (عج)
برخی از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از:
شرح منظومه (به زبان عربی به قلم حجةالاسلام شیخ محمدتقی شریعتمداری)
آشنایی با قرآن (جلدهای ۵ تا ۱۵)؛ فلسفه تاریخ (جلدهای ۲ تا ۴)
مسأله بردگی در اسلام
پانزده گفتار
توکل و رضا
انسانشناسی
حاشیه بر تفسیر المیزان
حمله محمدرضا پهلوی و دستگیری استاد
یکی از عالمانی که در هدایت و راهنمایی مردم در قیام ۱۵ خرداد نقش اساسی و سازنده داشت، استاد مطهری بود. او در سخنرانی آتشین و انقلابی خود در شب عاشورا خطاب به روحانیت گفت: «باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتاری بایستید.» بعد خطبه امام حسین (علیهالسلام) ( ... مَن رأی سُلطاناً جائِراً ...) را مطرح کرد و بهطور صریح و قاطع به محمدرضا پهلوی حمله کرد. به دنبال این سخنرانی حسینی بود که استاد مطهری دستگیر و زندانی شد. این حبس، حدود دو ماه به طول انجامید.
استاد مطهری یکی از اعضای شورای رهبری حزب سیاسی اسلامی و نظامی هیأتهای مؤتلفه اسلامی بود. او در جمع آنان، مباحث سودمندی در خصوص انسان و سرنوشت سخنرانی کرد. بعد از تبعید امام خمینی(ره)، مهمترین عکسالعمل اسلامی در برابر این ظلم بزرگ، ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت بود که به دست قهرمانان هیأتهای مؤتلفه اسلامی انجام شد و ارشاد و تأیید استاد مطهری بود که این اقدام را به ثمر رساند.
آیتالله مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تثبیت حکومت اسلامی، فعالیتهای بسیار ارزنده و سرنوشتسازی انجام داد. از آن جمله ایشان مهمترین و مورد اعتمادترین مشاور امام راحل بود و نظرشان درباره معرفی افراد برای مسؤولیتهای مختلف، پذیرفته میشد.
شهادت
بعضی از اعضای شورای انقلاب در شب یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ جلسهای را درباره مسایل جاری مملکت در منزل دکتر سحابی تشکیل دادند که تا ساعت ۱۰:۰۵ شب ادامه داشت. استاد مطهری در پایان جلسه از منزل سحابی خارج شد تا به طرف اتومبیل دوستش برود. وقتی که به اول کوچه رسید شخصی از پشت سر ایشان را به نام صدا زد. وقتی استاد سرش را به پشت برگرداند توسط او ترور شد. این شخص، یکی از اعضا گروه منحرف فرقان به نام محمدعلی بصیری بود. پس از تیراندازی، استاد را به بیمارستان طرفه بردند، ولی معالجه اطبا و پزشکان اثر نداشت و سرانجام به شهادت رسید.
پیکر استاد در صبح روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت در میان جمعیتی انبوه از دانشگاه تهران تشییع و به قم منتقل شده و در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نزدیک قبر آیات عظام حائری، صدر، خوانساری، دفن شد.
پیام امام راحل
«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند به پیروزی رسید، لکن بر ملت و به حوزههای اسلامی و علمی خسارتهای جبرانناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد. همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلامشناس عظیمالشان آقا، حاج شیخ مرتضی مطهری (رحمةاللهعلیه). آنچه باید عرض کنم درباره او این است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار این درخت ثمر بخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزههای دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای اسلام و ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند.»
کد خبر 6088411 الناز رحمت نژاد